خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان
يکشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸
به نظرمان از این بهتر نمی شد؛ اما حاجی لب به نان نزد و گفت: شما دارید حق مردم توی صف را می خورید، این نان حلال نیست!

نوید شاهد همدان:

اصغر پاک روان: جلوی نانوایی ایستادیم و بعد به داخل سرک کشیدیم. یک صف طولانی از مردم منتظر و چشم به تنور دوخته و خسته جلوی مان بودند. از شلوغی نانوایی خیلی ناراحت شدیم.

گفتم: با این صف شلوغ، نان به ما نمی رسد، عجله هم که داریم.

می خواستیم به مسافرت برویم. برگشتیم به طرف خودرو. صاحب نانوایی دوان دوان با یک نان برشته و کنجدی آمد و سلام علیک گرمی با حاجی کرد و نان را داد و رفت. به نظرمان از این بهتر نمی شد؛ اما حاجی لب به نان نزد و گفت: شما دارید حق مردم توی صف را می خورید، این نان حلال نیست!

به ملایر که رسیدیم، جلوی یک نانوایی ایستادیم. خودش رفت نان گرفت و آورد و بعد با اشت های کامل آن را خورد و به ما هم تعارف کرد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده